كسراكسرا، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

ثانيه هاي حضور تو

3ماهگي......

3ماه از زميني شدن فرشته آسمونيمون گذشت. 3ماه پر از استرس ،نگراني ودلواپسي و البته 90 روز پر از خوشحالي و شكر خدا بابت اين هديه باا ارزش..... پسر 3 ماهه من سلام بازم مثل هميشه با چند روز تاخير اومدم ولي خب اومدم!!! كسراي قشنگم!بازم وقتي دارم مينويسم كه تو مثل فرشته ها آروم خوابيدي و يه لبخند كوچولو روي لبهاي مهربونت نشسته. دلم ميخواد وقتي بزرگ شدي و اين خاطرات رو خوندي بدوني چقدر براي همه خانواده مخصوصا من و بابا حجت عزيزي. اين روزها زندگيمون رنگ و بوي ديگه اي پيداكرده.تو هر روز بزرگتر ميشي و ما هر روز بيشتر از روز قبل از خداي مهربون تشكر ميكنيم. و اما بعد از كلي نوشته هاي احساسي و عشقولانه بريم سراغ روز 14 ارديبهشت ...
19 ارديبهشت 1394

واکسن ۲ماهگی با ۲۰ روز تاخیر

سلام پسر خوبم! الان که دارم برات مینویسم تو نسبتا آروم خوابیدی و منم دلم نیومد این خاطره رو ثبت نکنم! کسرای قشنگم،امروز ۸۰ روزه شدی و صبح بابا حجت مرخصی گرفت و ما باهم بردیمت واکسن ۲ماهگیتو برات زدن! چون شما واسه به دنیا اومدن عجله کرده بودی،اولین واکسن رو که برای همه کوچولوها روز تولدشان میزدن برای شما ۲۰ روزگی زدن!واسه همین همه واکسن هات با ۲۰ روز تاخیر نسبت به بقیه بچه ها تزریق میشه! امروز صبح توی مرکز بهداشت خیلی آروم بودی و یه ذره گریه کردی که وقتی بغلت کردم آروم شدی ولی بعدش تو خونه خیلی اذیت شدی و منم همش تو بغلم میخوابوندمت که آروم بشی و بدونی مامان همیشه کنارته نفسم! الانم حالت بهتره خدا رو شکر و باید بدونی که واکسن خیلی ب...
5 ارديبهشت 1394

اولین روز مادر با حضور دلنشین تو

سلام مهربون من! این روزا که میگذره هم خوشحالم هم ناراحت خوشحالم که تو هستی و خوب و سالمی و ناراحتم که لحظه های با تو بودن داره زود سپری میشه! پسر کوچولوی من،به یمن حضور پر از خیر و برکت تو،امسال اولین باری بود که روز مادر منم مادر بودم! ممنونم که با اومدنت من رو به این عنوان ملقب کردی! ممنونم از خدای مهربون که منو شایسته این عنوان مقدس دونست! امیدوارم لایق نگهداری از یکی از بهترین فرشته هاش که زمینی شده باشم! عکس زیر هم یه عکس یادگاریهای از من و تو که روز مادر گرفتیم. میبوسمت فرشته کوچولوی من!!!! ...
2 ارديبهشت 1394
1